بارمن سنگینتر از هرآدمی است
کس چو من از غصه هاآزرده نیست
بارسنگین گناه از یک طرف
صدهزاران اشتباه از یکطرف
داغ چندین آشنا و هجر چند
خوردن از یاران هم پیمان گزند
داغ ناکامی بهارم را ربود
چهره ام ازسیلی غفلت کبود
هرچه ره رفتم همه آخر سراب
چون نکردم از هوسها اجتناب
بارسنگین عتاب از کرده ها
کوری چشم از فزون پرده ها
غم همیشه بهترین یار من است
مهربان باقلب بیمار من است
هرچه بادل هجرخوبان کرده بود
غم بیامد جایشان در دل فرود
یار خوبی مثل غم قلبم ندید
بعدغم بیگانه ام باهر جدید